فتوی در مورد وقایه از ویروس کرونا ((COVID-19 و جلوگیری از شيوع آن

bakhshi_admin
چهارشنبه ۱۳۹۹/۱/۱۳ - ۱۲:۲۳
کرونا

بسم الله الرحمن الرحيم

فتوی در مورد وقایه از ویروس کرونا ((COVID-19 و جلوگیری از شيوع آن

 

الحمد لله رب العالمین و الصلاة و السلام علی رسوله الکریم و علی آله و اصحابه اجمعین.

قال الله تعالی: « فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ ». (النحل43)

{عَنْ جَابِرٍ قَالَ خَرَجْنَا فِى سَفَرٍ فَأَصَابَ رَجُلاً مِنَّا حَجَرٌ فَشَجَّهُ فِى رَأْسِهِ ثُمَّ احْتَلَمَ فَسَأَلَ أَصْحَابَهُ فَقَالَ هَلْ تَجِدُونَ لِى رُخْصَةً فِى التَّيَمُّمِ فَقَالُوا مَا نَجِدُ لَكَ رُخْصَةً وَأَنْتَ تَقْدِرُ عَلَى الْمَاءِ فَاغْتَسَلَ فَمَاتَ فَلَمَّا قَدِمْنَا عَلَى النَّبِىِّ -صلى الله عليه وسلم- أُخْبِرَ بِذَلِكَ فَقَالَ: « قَتَلُوهُ قَتَلَهُمُ اللَّهُ أَلاَّ سَأَلُوا إِذْ لَمْ يَعْلَمُوا فَإِنَّمَا شِفَاءُ الْعِىِّ السُّؤَالُ إِنَّمَا كَانَ يَكْفِيهِ أَنْ يَتَيَمَّمَ وَيَعْصِرَ ». أَوْ « يَعْصِبَ ». شَكَّ مُوسَى « عَلَى جُرْحِهِ خِرْقَةً ثُمَّ يَمْسَحَ عَلَيْهَا وَيَغْسِلَ سَائِرَ جَسَدِهِ }. (سنن أبی داوود،  1/ 123)

 

طوری که مشاهده می گردد مصیبت و وباء بزرگی در این ایام به صورت ویروس کرونا ((COVID-19 دامنگیر اکثریت مطلق کشورهای دنیا گردیده و تلفات قابل ملاحظه انسانی و زیان های فراوان مالی را در قبال داشته و بنا بر عدم توجه لازم انسانها به علل و اسباب شیوع آن؛ گسترش این بیماری همه روزه مشهود و مسموع بوده و سبب مختل شدن نظم امور زندگی مردم در عرصه های مختلف در برخی از مجامع گردیده است که کشور ما افغانستان عزیز نیز عملا از آن مستثنی نمی باشد.

با توجه به اینکه این نوع بیماری به تعبیر متخصصین عرصه طبابت از جمله بیماری های ساری بوده و به اساس تحقیق ایشان بیشترین واقعات شیوع آن از طریق دهن و بینی به اثر تماس عضو شخص مصاب به جسم شخص تندرست و یا به سبب تماس عضو شخص تندرست به اشیائی که شخص مصاب به آن در تماس بوده؛ ممکن می باشد و نیز با نزدیکی به افراد مصاب بدون رعایت فاصله لازم و وقایه مناسب انتقال این بیماری به افراد سالم بصورت جدی امکان پذیر است؛ بنا براین به منظور در یافت حکم شرعی در زمینه استفتاء از مراجع رسمی و غیر رسمی به این ادره در موارد ذیل مطرح گردید است:

  • حکم اتخاذ تدابیر وقایوی به منظور وقایه از مرض کرونا.
  • حکم ترک نماز های جماعت و جمعه به سبب خوف ابتلاء به ویروس کرونا.
  • حکم ایجاد فاصله در صفوف نماز های جماعت در حالت خوف از شیوع ویروس کرونا
  • حکم چگونگی غسل؛ کفن؛ ادای نماز جنازه و دفن اشخاص متوفی به سبب مرض کرونا.

قبل از اینکه به جواب شرعی سؤالات فوق بپردازیم لازم است تا به نکات ذیل عطف توجه و دقت همه جانبه صورت گیرد:

  • در قدم نخست باید خاطر نشان نمود که حفاظت نفس به اتفاق علماء و دانشمندان دینی در روشنی نصوص شرعی؛ یکی از مقاصد شریعت اسلامی است.

و نیز اینکه نفس و تمام جوارح و اعضاء انسان نزد وی امانت الهی بوده شرعا مکلف به حفاظت و رعایت لازم آن می باشد.

بنا بر آن هرگونه تعدی بر نفس؛ یا بر اعضاء و جوارح و یا هم بی پرواهی و بی تفاوتی در برابر آن ها شرعا ناجائز بوده و مرتکب آن در زمینه گنهگار پنداشته می شود.

  • دین اسلام دین یسر و سهولت است و در آن هیچ نوع مشقت و سختگیری جا ندارد؛ طوریکه الله متعال در قرآن کریم می فرماید: «يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ». (البقرة ۱۸۵)

و نیز می فرماید: «وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ» (الحج ۷۸).

و پیغمر صلی اله علیه و سلم می فرمایند: { إِنَّ الدِّينَ يُسْرٌ وَلَنْ يُشَادَّ الدِّينَ أَحَدٌ إِلَّا غَلَبَهُ فَسَدِّدُوا وَقَارِبُوا...   }. (رواه البخاری)

بنا بر همین ملحوظ در احکام شرع همانند عزیمت ها رخصت های هم وجود دارد که عمل کردن به آن در موارد مخصوص اش همانند عزیمت ها مطلوب است؛ طوریکه در احادیث پیغمبر اکرم صلی االله علیه وسلم آمده است:

{عن ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ "إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ أَنْ تُؤْتَى رُخَصُهُ كَمَا يحب أن تؤتى عزائمه"}. (صحيح ابن حبان ج 2 ص 69)

{عَنِ ابْنِ عُمَرَ، عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، قَالَ: "إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ أَنْ تُؤْتَى رُخَصُهُ كَمَا يَكْرَهُ أَنْ تُؤْتَى مَعْصِيَتُهُ"}. (صحيح ابن حبان ج 6 ص 451)

  • ظهور و یا شیوع بیماری ها بخصوص و باء ها؛ یکی از انواع مصائب و ابتلاآت بوده که عمدتا بسبب بعض اعمال ناشایسته و ناهنجار برخی از انسان ها؛ گاهی به میان آمده و به منظور متوجه شدن به الله متعال و تجدید نظر مثبت در پندار و کردار های شان؛ می باشد.

« وَمَا أَصَابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَيَعْفُو عَنْ كَثِيرٍ ». (شوری 30)

« ظهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ لِيُذِيقَهُمْ بَعْضَ الَّذِي عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ ». (الروم41)

  • و باءها؛ ابتلاآت؛ مصائب و فتنه ها زمانیکه ظهور و شیوع میکنند عام و همه گیر می شوند و میتوانند کافر و مسلمان؛ ظالم و عادل؛ بد و نیک؛ زن و مرد؛ پیر و جوان همه را در گرو خود گرفته و تمام آنها را یکسان در این دنیا متضرر سازند.

« وَاتَّقُوا فِتْنَةً لَا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْكُمْ خَاصَّةً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ ». (انفال 25)

  • ابتلاء به بیماری و یا به مصائب دیگر برای مؤمنین صابر با عث کفاره سیئات و رفع درجات آنها گردیده و حتی در صورت فوت شدن به برخی از بیماری ها به خصوص بیماری های ساری انسان های مؤمن و صابر به درجه شهادت نیز نایل میگردند.

چنانچه رسول الله -صلی الله علیه وسلم- در جواب سؤال حضرت عايشه صديقه رضي الله عنها می فرماید: {عن عائشةَ رضيَ الله عنها: أَنَّهَا سَألَتْ رسولَ الله - صلی الله علیه وسلم- عَنِ الطّاعُونِ، فَأَخْبَرَهَا أنَّهُ كَانَ عَذَاباً يَبْعَثُهُ اللهُ تَعَالَى عَلَى مَنْ يشَاءُ ، فَجَعَلَهُ اللهُ تعالى رَحْمَةً للْمُؤْمِنينَ ، فَلَيْسَ مِنْ عَبْدٍ يَقَعُ في الطَّاعُونِ فيمكثُ في بلدِهِ صَابراً مُحْتَسِباً يَعْلَمُ أنَّهُ لا يصيبُهُ إلاَّ مَا كَتَبَ اللهُ لَهُ إلاَّ كَانَ لَهُ مِثْلُ أجْرِ الشّهيدِ}. {رواه البخاري}

  • صحت یکی از نعمت های بزرگ الله متعال برای انسان است که به غنیمت شمردنش با استفاده لازم و مفید و مراقبت و حفا ظت ممکن از آن؛ تأکید بعمل آمده است؛ طوریکه احادیث ذیل به آن صراحت دارد:

{عن ابْنِ عَبَّاسٍ رَضِيَ اللهُ عَنْهُمَا قَالَ قَالَ النَّبِيُّ  نِعْمَتَانِ مَغْبُونٌ فِيهِمَا كَثِيرٌ مِنَ النَّاسِ الصِّحَّةُ وَالْفَرَاغُ}.( البخاری1  / 181)

{عَنْ عَمْرو بْنِ مَيْمُونٍ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ اغْتَنِمْ خَمْسًا قَبْلَ خَمْسٍ: شَبَابَكَ قَبْلَ هَرَمِكَ، وَصِحَّتَكَ قَبْلَ سَقَمِكَ، وَغِنَاكَ قَبْلَ فَقْرِكَ، وَفَرَاغَكَ قَبْلَ شُغْلِكَ، وَحَيَاتِكَ قَبْلَ مَوْتِكَ}. (السنن الكبرى للنسائي ج 10 ص 400)

پس بدون تردید از جمله موارد غنیمت دانستن صحت در ضمن استفاده درست و معقول از آن؛ حفاظت و وقایه آن در برابر امراض نیز می باشد که در پرتو نصوص فوق و دیگر نصوص شرعی؛ انسان مکلف به آن است.

  • آیات قرآن عظیم الشأن و احادیث گرانبهای پیغمبر اکرم صلی الله علیه و سلم صراحت دارد که هیچ چیزی بدون اراده و مشیت پروردگار به وجود نیامده و نخواهد آمد و تأثیری هم نخواهد گذاشت و هرآنچه به انسان می رسد و یا نمی رسد جزء مقدرات وی بوده و به إذن الله می باشد؛ و این مسئله یکی از مسائل مؤمن به مسلمانان است؛ چنانچه الله متعال می فرماید: «قُلْ لَنْ يُصِيبَنَا إِلَّا مَا كَتَبَ اللَّهُ لَنَا هُوَ مَوْلَانَا وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ» (التوبه51).

 بنابر آن ضمن اتخاذ تدابیر جدی و لازم وقایوی (مادی و معنوی) با یقین کامل به این مسئله به الله توکل نموده و حسن ظن بر وی قائم نمود؛ تا باشد با این کار؛ حکم الله متعال را در این زمینه به جا آورده و روحیه خود را نیز در چنین حالات بالا برد و مقاومت جسمی را در برابراین ویروس پیوسته تقویه نمود.

  • طوریکه گفته شد حفظ نفس یکی از مقاصد شریعت می باشد بنابر آن شریعت انسان را مکلف به اخذ تدابیر وقایوی درعرصه های مختلف نموده و با اتخاذ تدابیر وقایوی لازم او را به داشتن توکل دستور داده است؛ پس هیچگاه اخذ تدابیر وقایوی منافی توکل به الله متعال نبوده بلکه مرحله نخستین آن است که باید جدا رعایت گردد؛ واین مطلب را میتوان آنرا از فحوای عموم این آیت کریمه برداشت کرد:

« يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا خُذُوا حِذْرَكُمْ » (النساء ۷۱)

و نیز حدیث ذیل براین مطلب صراحت دارد:

{عن أنس بن مالك قال جاء رجل على ناقة له فقال يا رسول الله! ادعها وأتوكل فقال اعقلها وتوكل} (شعیب الإیمان للبیهقی 2‌ِ / 80؛ سنن ترمذی4 / 249).

ترجمه: از انس ابن مالک رضی الله عنه روایت است؛ میگوید شخصی بر شتر خود سوار شده نزد رسول الله صلی الله علیه و سلم آمد و گفت: یا رسول الله! شتر را رها کرده توکل نمایم؟ رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمودند: نه بلکه او را بسته کرده؛ توکل کن.

  • وقایه به دو نوع است که میتوان یک نوع آن را وقایه مادی و یا ظاهری نامید و نوع دیگر آن را معنوی و باطنی که نوع اول آن عبارت از رعایت تمام توصیه های طبی بوده که پیوسته از طریق رسانه های همگانی به نشر می رسد.

و نوع دوم آن عبارت از عملی نمودن تمام تعلیمات و دستورات دینی ای است که در همچو موارد به آن توصیه شده است؛ که همانا ترک معصیت و گناهان؛ توبه و استغفار؛ رجوع الی الله؛ تلاوت برخی سورتها و آیات قرآنی؛ خواندن ادعیه مأثوره؛ دادن صدقات؛ دستگیری محتاجان؛ سبقت در امور خیریه و خود داری و جلوگیری از احتکار می باشد؛ و امور مشابه دیگر؛ طوریکه آیات و احادیث فراونی در زمینه وجود داشته و به آن صراحت دارد.

  • خوف و مرض از جمله اسباب اند که به صراحت نصوص دینی و در پرتو آن باعث تخفیف در بسا احکام شرعی می گردند و مثال های فراوانی دارند که از دید اهل علم پوشیده نیست.
  • در پرتو نصوص شرعی بدون تردید میتوان گفت: در موارد ضرورت بقدر ضرورت آنچه مکروه و یا حرام است مباح و آنچه واجب و یا فرض است ترکش جائز می گردد که در این زمینه قاعده معروف فقهی برگرفته شده از نصوص شرعی ( الضرورات تبیح المحظورات ) یعنی ضرورت ها ممنوعات را مباح می گردانند؛ صراحت دارد؛ و مثال های فراوان در احکام شرعی از آن به نظر می رسد؛ البته ضرورت تعریف؛ مقدار و شرائط خاص خود را دارد.
  1. حکم شرعی اتخاذ تدابیر وقایوی در برابر همچو بیماری ها (ویروس کرونا - COVID-19)

طوريكه گفته شد حفاظت نفس از جمله مقاصد شرع بوده و بالای انسان فرض می باشد پس در صورت موجودیت خطر و یا احتمال تحقق آن به ظن غالب؛ اتخاذ اسباب و در نظر گرفتن اموری که این نفس را از خطر در عالم اسباب بدور نگه دارد؛ بر انسان واجب بوده و ترک آن موجب گناه می گردد؛ زیرا قاعده معروف فقهی است که: ( ما لا یتم الواجب إلا به فهو واجب ) یعنی آنچه واجب بدون او تمام نگردد” پس او نیز واجب است.  

و در این زمینه ها دیدگاه واقع بینانه و مسلکی اشخاص که در مسلکض مربوطه متخصص بوده و مخلص و با دیانت باشند؛ کاملا مدار اعتبار می باشد و ایشان در این زمینه اهل ذکر (اهل علم) اند.

در مسئله ویروس کرونا زمانیکه آنرا طبیبان متخصص؛مخلص؛ و متعهد خطیر و مهلک قلمداد نموده اند و عملا هم چنین ثابت شده که مشهود و مسموع می باشد؛ بناء هر گونه سهل انگاری در برابر آن و عدم توجه لازم به توصیه های طبیبان متخصص این بخش مرادف به قراردادن و واقع کردن نفس در

معرض هلاکت می باشد؛ که قرآن کریم از آن به صراحت منع نموده است چنانچه الله متعال می فرماید:

«وَلَا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ وَأَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ» ( البقرة 195)

ترجمه: و خودرا به دستان خود به هلاکت نیفگنید؛ و نیکی کنید که خداوند نیکوکاران دوست میدارد.

«وَلَا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِكُمْ رَحِيمًا» (النساء 29)  

ترجمه: و خود کشی نکنید؛ بدون تردید خداوند نسبت به شما مهربان است.

باوصف آنکه به اتخاذ تدابیر و اسباب بصورت عمومی در قرآن کریم و احادیث نبوی صلی الله علیه و سلم تأکید صورت گرفته است که در تحت آن تدابیر وقایوی طبی در برابر امراض نیز شامل می باشد؛ با آنهم در رابطه به وقایه نمودن از امراض ساری احادیث قولی و فعلی پیغمر صلی الله علیه وسلم ؛ روایات از اصحاب کرام و اقوال فقهاء دین نیز موجود است که همه بیانگر لزوم آن به منظور اهمیت حفظ نفس می باشد. چنانچه در حدیث صحیح مسلم از پیغمبر صلی الله علیه و سلم نقل شده است که ایشان شخص مصاب به مرض جذام را که در میان وفد بنی ثقیف بود و همه به منظور بیعت کردن با آن جناب صلی الله علیه و سلم آمده بودند؛ به حضور نپذیرفتند و به وی پیغام فرستادند که بیعیت تو پذیرفته شد پس تو برگرد.

{ كان في وفد ثقيف رجلٌ مجذومٌ فأرسل إليه النبي صلى الله عليه وسلم إنا قد بايعناك فارجع}.  (صحيح مسلم جلد دوم صفحه 233)

و در حدیث دیگرى آن جناب صلی الله علیه وسلم بصراحت میفرمایند: ( لا يورد ممرض على مصح } (مسلم جلد دوم صفحه 230 ) يعني شخصی مریض بر شخص سالم داخل نشود .

ودر حدیث دیگري از رسول الله  صلی الله علیه وسلم نقل شده است: زمانيكه شما در رابطه به موجوديت طاعون در سرزمين و منطقه اي اطلاع حاصل نموديد به آنجا نرويد و اگر آنجا هستيد خارج نشويد.

{ عن عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ عَوْفٍ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ -صلى الله عليه وسلم- قَالَ :« إِذَا سَمِعْتُمْ بِهِ بِأَرْضٍ فَلاَ تَقْدَمُوا عَلَيْهِ ، وَإِذَا وَقَعَ بِأَرْضٍ وَأَنْتُمْ بِهَا فَلاَ تَخْرُجُوا فِرَارًا مِنْهُ } (الجمع بین الصحیحین جلد اول صفحه 88)

بدون شک این همان چیزی است که امروز مردم از آن به نام قرنطین یاد میکنند که در اسلام عزیز حدود چهارده صد سال قبل از این امروز به آن دستور داده شده و در زمان های خاص اش نیز عملی گردیده است.

و در روایت دیگرى نقل شده است: {  كلم المجذوم وبينك وبينه قدر رمح أو رمحين}. (کنزالعمال 10/  54، عمدة القاري 21 / 247)

يعني با شخصی که به مرض جذام { نوع مرض ساری } مبتلا است طور صحبت کنید که در میان شما و او به اندازه  يك و يا دونیزه فاصله باشد.

و نيز در همين مورد راویت دیگری نقل شده است که چنین صراحت دارد:{عَن أبي هُرَيْرَة أَن النَّبِي صلى الله عَلَيْهِ وَسلم قَالَ: اتَّقوا المجذوم كَمَا يَتَّقِي الْأسد} . (عمدة القاري 21 / 247)

وقتیکه در زمان خلیفه دوم مسلمين ( حضرت عمر فاروق رضي الله عنه ) وباء عمواس در شام شیوع پیدا میکند و خلیفه دوم مسلمين در جريان سفر به قصد ورود به این سرزمین بودند که برایشان خبر داده شد که در شام وباء در حال شیوع است حضرت عمر رضی الله عنه بعد از مشوره تصمیم میگیرند که سفر خود را لغو كنند و بسویی مدینه منوره برگردند كه همين طور نيز كردند.

در اين هنگام ابوعبیده رضی الله عنه برایشان میگوید {  أَفِرَارًا مِنْ قَدَرِ اللهِ} يعنى آیا از تقدیر الهی فرار میکنید.

 عمر رضی الله عنه در جوابش فرمودند:  {لَوْ غَيْرُكَ قَالَهَا يَا أَبَا عُبَيْدَةَ نَعَمْ، نَفِرُّ مِنْ قَدَرِ اللهِ إِلَى قَدَرِ اللهِ} يعنى أي کاش چنین حرفی را غیر از تو أي ابوعبيىده کسی دیگرمی گفت، بلی از تقدیر الله به تقدیر الله فرار می کنیم.

زمانیکه دائره گسترش طاعون عمواس افزایش می یابد و قربانی های فراوان از باشنده گان آن منطقه (شام) می گیرد كه در میان قربانیان آن بسیاری از اصحاب کرام و نیز مشهورترین آنها مانند حضرت معاذ بن جبل با تمام اعضای فامل و حضرت ابوعبیده ابن الجراح که والی برحال آن منطقه بود؛ نیز شامل بودند؛ عمرو بن عاص والي جديد آن منطقه به مردم دستور تخلیه شهر را میدهد و برای مردم میگوید: {إِنَّ هَذَا الطَّاعُونَ رِجْسٌ، فَتَفَرَّقُوا عَنْهُ فِي هَذِهِ الشِّعَابِ وَفِي هَذِهِ الْأَوْدِيَةِ} ( مسند احمد ط 29 / 288 )

يعني اين طاعون چیزی قبیح است (مانند وساوس و هواجس شیطانی است كه ميتواند به سرعت فراگير شود) پس پراگنده شوید از خوف ابتلا به آن در این دره ها و دشت ها.

 ونيز مقوله ديگر او به مردم در رابطه به طاعون چنین نقل شده است:

{أنَّ عَمْرَو بْنَ الْعَاصِ، قَالَ فِي الطَّاعُونِ فِي آخِرِ خُطْبَةٍ خَطَبَ النَّاسَ، فَقَالَ: إِنَّ هَذَا رِجْسٌ مِثْلُ السَّيْلِ، مَنْ يَنْكُبْهُ أَخْطَأَهُ، وَمِثْلُ النَّارِ مَنْ يَنْكُبْهَا أَخْطَأَتْهُ، وَمَنْ أَقَامَ أَحْرَقَتْهُ وَآذَتْهُ ( مسند احمد ط 29 / 291 )

عمر بن عاص در رابطه به طاعون در آخر خطابه که به مردم داشت گفت: این قبيح است (مانند وساوس و هواجس شیطانی است كه ميتواند به سرعت فراگير شود)، همانند طوفان سيل است كسيكه از آن خود را كناره كرد به او نخواهد رسيد و مانند آتش است كسيكه خود را از أن كناره گرفت به او نخواهد رسید و کسیکه در برابرش ايستاده شد آنرا خواهد سوخت و اذيتش خواهدكرد.

با این تدبیر مناسب همزمان با تفكيك و تجريد صحتمندان  از مریضان و مبتلایان، دیری نگذشت که این وباء خاتمه یافت.

در قواعد فقهی بر گرفته شده از نصوص به مشاهده مى رسد كه در آن به رفع و ازاله ضرر و همچنان به تحمل ضرر خاص جهت دفع ضرر عام و نيز موارد ديگری مرتبط به همين موضوع تأكيد شىده است.

{ الضرر یزال } یعنی آنچه باعث رسیدن ضرر به خود و يا دیگران گردد ازاله كرده ميشود.

{یتحمل الضرر الخاص لدفع الضرر العام } يعنى ضرر خاص به منظور دفع ضرر عام و فراگیر قابل تحمل می باشد. 

{ما يَقْرُبُ من الشَّيْءِ يَأْخُذُ حُكْمَهُ } یعنی آنچه قریب به چیزى باشد، حکم آن را دارد.

از نصوص و اقوال فوق به وضاحت ثابت می گردد كه اتخاذ تدابير وقايوى لازم و ممكن در برابر هر آنچه که نفس و یا سلامت انسان را به مخاطره می اندازد كه اين گونه امراض نیز چنین است؛ يك امر شرعي بوده و الزامى مي باشد.

و نيز با توجه به اينكه اين بيمارى (ویروس کرونا) به اساس گزارشات پیهم متخصصين عرصه طبابت از جمله بيماري هاي ساري بوده و ميزان و سير گسترش آن  بسيار بالا و سريع مى باشد كه ميتواند به سرعت همه گیر شود، ايجاب مى نمايد تا همه سفارشات و توصيه هاي طبي مسئولين و متوليان امور كه به اساس تشخيص متخصصين بخش هاي مربوطه، منحيث وقايه و تدابير احتياطى لازم اين مرض دانسته شده است، در نظر گرفته شده و عملى گردد.

مانند شستن مكرر دست ها با صابون، استفاده از مواد ضد عفونى كننده و استفاده ازماسک بخصوص در اماكن و محلات عمومى، خوددارى از مصافحه و معانقه، خود داری نمودن از شرکت درتجمعات، دوری نمودن از افراد مصاب به زکام وامراض شبیه آن كه از علام و آثار اوليه اين مرض گفته شده است؛ و نيزرعايت تمام امور اي كه به آن در زمينه از طريق اهل خبره توصيه مي شود.

زيرا رعايت جدي موارد ذکر شده به منظور حفظ نفس و سلامتي آن نه تنها يك توصیه پزشکی است بلکه درچنین حالتی از لحاظ شرعی نيز اخذ چنین تدابیر لازم و ترک آن ناجائز پنداشته مي شود.

و نيز مسئولین امور مكلفيت دارند تا بخاطر جلوگیری از شیوع بیشتر این ویروس و حفظ سلامتی مردم اقدمات پیشگیرانه اي را پیوسته روی دست داشته و از هرنوع فعالیت اجتماعی که باعث شیوع و تکثیر این مرض میگردد، جلوگیری نموده راه های بدیل آنرا نیز براى مردم جستجو نمایند تا نظم اجتماع مختل نگردد.

 

  1. حکم ترک نماز های جماعت و جمعه به سبب خوف ابتلا به ویروس کرونا و شیوع آن

باتوجه به تمام نکات فوق الذکر به خصوص اهمیت وقایه نفس و سلامتی انسان؛ در روشنی نصوص شرعی؛ قواعد فقهی و اقوال فقهاء که قبلا به برخی از آنها اشاره شد و به برخی دیگری آن بعدا نیز اشاره خواهد شد؛  اینک در جواب استفتاء های فوق ذیلا می نگاریم:

بادر نظر داشت قول متخصصین عرصه طبابت؛ ویروس کرونا یکی از ویروس های سنگین بوده که میتواند به زمین افتد و در هر سطح و هر چیزی جا گرفته به مدت های طولانی متفاوت باقی بماند و درصورت تماس با آن؛ افراد سالم نیز می توانند مصاب گردند طوریکه از طریق تنفس میتوانند مصاب شوند و مساجد را نیز ایشان هما نند دیگر اماکن عمومی از احتمال این خطر به دور ندانسته بلکه یکی از موارد پر احتمال شیوع این ویروس می پندارند.

 زیرا در چنین یک وضعیتی هیچگاه نمیتواند بدور از امکان تصور شود که هیچ فرد از افراد شامل جماعت که جمع غفیر می باشند به این ویروس مبتلا نباشد و بخصوص با توجه به اینکه این ویروس بگفته این متخصصین برای مدت بیشتر از یک هفته بدون ظاهر شدن هیچ علامت و آثار در جسم شخص مبتلا پنهان می ماند؛ و در این مدت عموما شخص مبتلا نمیتواند به موجودیت آن پی ببرد که در این صورت با موجودیت یک نماز گزار مبتلا در هر پنچ وقت نماز و نماز جمعه میتواند این مرض بشتر شیوع یابد و شمار مبتلایان آن بصورت چشمگیری به ده ها تن و حتی به صد ها تن افزایش یافته فاجعه انسانی را خدای ناخواسته به بار آورد.

پس هرگاه وضعیت چنین بوده باشد و نیز ویروس حالت میدانی را به خود گرفته در حالت شوع بوده و متخصیص عرصه طبابت به آن اذعان داشته به خود داری از موارد شیوع آن تأکید ورزند و راه ها بدیل دیگری از شیوع احتمالی آن در مساجد مانند ضد عفونی کردن داخل مساجد و محیط آن بصورت کامل قبل از ادای هر نماز با اتخاذ تدابیر وقایوی دیگر و یا هم حصول اطمینان کامل از عدم رفت و آمد افراد مصاب به مساجد و شرکت شان در نماز ها - که تحقق هر دو مورد دشوار است - ؛ موجود نباشد؛ پس بدون تردید چنین یک حالتی قابل خوف بوده و در پرتو نصوص شرعی؛ قواعد فقهی و اقول فقهاء میتواند از جمله اعذار ترک نماز های جماعت و جمعه برا ی اکثریت مطلق افراد پینداشته شود و بر ترک آن شرعا هیچ ملامتی برا آنها نباشد؛ زیرا موجودیت خوف یکی از اعذار ترک نماز های جماعت و جمعه می باشد؛ باتو جه به اینکه ادای جمعه بدون جماعت نمیتواند صورت گیرد.

 بناء باشندگان شهرها و مناطق که دچار چنین حالت اند - که بدون شک شهر های قرنطین شده در چنین حالتی قرار دارند - تا پایان یافتن این وضعیت؛ نماز های خود را در خانه با خانواده خود به جماعت و یا به گونه انفرادی ادا نموده و از آمدن به مساجد الی خاتمه یافتن این عذر؛ خود داری نمایند؛ تا از خوف متضرر شدن خود و متضرر کردن دیگران در امان بمانند.

 اقامه نماز های جمعه و جماعت در مساجد در چنین یک وضعیتی میتواند با شرکت کمترین و معدود ترین افراد که شامل خطیب؛ امام؛ مؤذن که معمولا در محوطه مسجد می باشند و همچنان برخی از افرا دیکه در ما حول و محیط مسجد قرار داشته و از صحتمند بودن خود مطمئن اند با رعایت تدابیر وقایوی لازم و ممکن قبل از نماز در جریان و بعد از آن صورت گیرد.

با توجه به اینکه مبنای حکم فوق الذکر را موجودیت مرض و یا علایم آن و همچنان تحقق خوف مرض و یا احتمال آن؛ و نیز رعایت مصلحت تشکیل میدهد؛ بنا برآن در تمام شهرهای که آثار و علائم آن موجود و یا محتمل است و تا هنوز به مرحله قرنطین شدن نرسیده است در آن مناطق تنها افرادی که صحتمند بوده و هیچ نوع خوف و هراس مصاب شدن خود و مصاب کردن دیگران را به این مرض نداشته باشند با حصول اطمینان از تعقیم محیط و ما حول مسجد از این وایروس؛ به ادای نماز جمعه و جماعت بروند؛ و بر آنها لازم است تا به منظور دفع ضرر احتمالی از خود و جلوگیری از رسانیدن ضرر احتمالی به دیگران؛ - که احتمال وقوع آن به باور متخصصین بخش و مسؤلین امور بسیار قوی می باشد -  به توصیه های طبی و اخذ  هر نوع تدابیر لازم وقایوی قبل از رفتن به مساجد؛ در جریان نماز و بعد از ادای نماز  توجه جدی نموده تنها به ادای نماز فرض در مسجد اکتفاء نماید؛ گرفتن وضو و ادای تمام سنت ها؛ نوافل و دیگر عبادات خود را در خانه انجام دهند تا بتوانند بدین ترتیب کمترین وقت ممکن خود را در چنین اوضاعی که میتواند به سرعت بحرانی شود به منظور حفاظت خود و دیگران از ضرر احتمالی؛ در جمع از مردم سپری نمایند.   

تمام اشخاصی که اعراض و علائم ابتدائی این بیماری را در خود احساس می نمایند و یا هم عمر شان در مرحله ایست که به گفته متخصصین عرصه طباطت بیشتر در معرض احتمال وقوع به این مرض می باشند و یا وضعیت صحی شان مناسب نباشد؛ از شرکت نمودن در جمعه و جماعات به منظور حفظ نفس؛ سلامت خود و دیگران  الی پایان یافتن این حالت بصورت جدی بپرهیزند.

احادیث و روایات فراوان وجود دارد که به مطالب فوق بصورت واضح دلالت می نماید که ذیلا به برخی از آنها اشاره می گردد:

{ عَنْ نَافِعٍ، أَنَّ ابْنَ عُمَرَ ، أَنَّهُ أَذَّنَ بِالصَّلاَةِ فِي لَيْلَةٍ ذَاتِ بَرْدٍ وَرِيحِ، ثُمَّ قَالَ: أَلاَ صَلُّوا فِي الرِّحَالِ ثُمَّ قَالَ: إِنَّ رَسُولَ اللهِ صلى الله عليه وسلم كَانَ يَأْمُرُ الْمُؤَذِّنَ، إِذَا كَانَتْ لَيْلَةٌ ذاتُ بَرْدٍ وَمَطَرٍ، يَقُولُ: أَلاَ صَلُّوا فِي الرِّحَالِ } (متفق عليه)

 ترجمه: از نافع روایت شده است که ابن عمر رضی الله عنه در یک شبی سرد و پرباد؛ اذان داد و بعد از اذان خود این جمله را اضافه کرده و گفت: (أَلاَ صَلُّوا فِي الرِّحَالِ) خبردار! نماز های خود را در محل های بود و باش خود بخوانید.

و سپس فرمود: رسول الله صلی الله علیه وسلم به مؤذن دستور می داد که هرگاه شب سرد و بارانی باشد بگو: (أَلاَ صَلُّوا فِي الرِّحَالِ) خبردار! نماز های خود را در محل های بود و باش خود بخوانید.

این حدیث صراحت دارد که  خوف باد و باران و امثال آن با وجودیکه ضرر متوقع آنها به مراتب کمتر از این بیماری می باشد؛ عذری برای ترک جماعت است؛ پس خوف ابتلا شدن و مبتلا کردن به این بیماری به طریق اولی باید عذر در این زمینه پنداشته شود.

 این در حالیست که احادیث دیگری مشخصا خوف را نیز یکی از اعذار ترک جماعت بیان داشته است چنانچه در حدیث ذیل آمده است:

{ عبد الله بن عباس رضي الله عنهما قال: قال رسولُ الله -صلى الله عليه وسلم من سمع المنادي فلم يمنْعهُ من اتِّباعه عذر قال :وما العُذْر ؟ قال : خوف أو مرض، لم تُقبل منه الصلاةُ التي صلَّى} (سنن أبو داود)

ترجمه:از عبد الله ابن عباس رضی الله عنهما روایت است که گفته است که رسول الله صلی الله علیه وسلم  فرمودند: کسیکه صدای آذان را شنید و هيچ غذری مانع رفتن وی به جماعت نبود؛ - صحابی در این جریان پرسید: عذر چیست؟ فرمودند: خوف و یا مرض – نمازی که خوانده است قبول نخواهد شد.

پس این خوف عام است میتواند هر نوع خوف را شامل باشد؛ چه خوف دشمن باشد و یا مرض؛ چه آن متوجه جان و یا سلامت انسان باشد؛ و یا هم متوجه مال و اهل او؛ که متوجه بودن خوف را در موارد ذکر شده بسوی خودش و یا هم از سوی خودش به دیگران میتواند شامل گردد؛ زیرا نتیجه خوف دشمن و مرض هر دو در برابر جان و سلامت انسان چندان متفاوت نیست.

فقهاء در روشنی این حدیث و نصوص دیگری که مرتبط به این موضوع است اعذار ترک جماعت را ذکر نموده اند و مواردی را که شامل خو ف و مشقت  می میتواند باشد در این زمینه  بیان داشته اند؛ مرض؛ خوف و مشقتهای خاص در عموم از جمله اعذار ترک جمعه و جماعت می باشد؛ که باتوجه به واضح بودن این مسئله به نقل یک و یا دو مورد عبارات فقهی اکتفاء می گردد.

در فتاوی شامی در رابطه به اعذار ترک جماعت چنین آمده است:  

(اوظالم یخافه علی نفسه اوماله).{ردالمحتار جلد چهارم باب الامامه صفحه 228}

یعنی یا از خوف ظالم که  از آن در رابطه با جان و یا مالش خوف داشته باشد.

و نیز در حاشیه الطحطاوی در باب الامامه پیرامون این مسئله چنین آمده است:      { و خوف ظالم ای علی نفسه اوماله او خوف ضیاع ماله } یعنی موجودیت خوف وهراس از ظالم بر نفس و یا بر مال و یا هم خوف ضیاع مال.

پس هرگاه در رفتن به مسجد خطری متوجه انسان باشد؛ چه خطرجانی باشد و یا مالی؛ این شرعا عذر پنداشته می شود وتارک جمعه و جماعت در چنین حالتی گهنگار نمیگردد و نماز گزاران درچنین حالتی میتوانند از رفتن به مسجد خود داری کنند.

ولی اگر شخصی به چنین امراض ساری و مهلک مبتلا باشد؛  حضورش به  محلات تجمع عمومی و حتی به مساجد که موجب گسترش این مرض و متضررکردن و اذیت شدن دیگران میگردد؛ ناجائز است؛ زیرا این عمل وی سبب به مخاطره انداختن جان دیگران است که شرعا ممنوع می باشد.

زمانیکه رسول الله صلی علیه وسلم آمدن شخصی را که پیاز خام و یا سیر میخورد و اثر بوی آن در دهن اش باقی است؛ الی زائل شدن بوی از آمدن به مسجد به منظور جلوگیری از اذیت دیگران منع میکنند؛ طوریکه در احادیث آمده است در حالیکه هر دو چیز حلال است پس چگونه آمدن کسی را که در چنین حالتی باشد که جان دیگران را به مخاطره اندازد؛ مجاز می توان پنداشت که هرگز مجاز نخواهد بود.

هرگاه چنین وضعیت خدای نا خواسته تداوم پیداکند و تا ماه رمضان هم مرفوع نگردد، در روشنی آنچه ذکر شد، ايجاب مى نمايد تا درشب هاى ماه رمضان نیز مطابق به حالات و شرائط ذکر شده؛ تنها به ادای نماز عشاء اكتفاء نمود و از ادای نماز های تراویح و ختم های قرآن کریم و هر نوع تجمع الی خاتمه یافتن چنین حالت بحرانی خودداری كرد.

  1. حکم ایجاد فاصله در صفوف نماز جماعت در حالت خوف ابتلا به ویروس کرونا و شیوع آن.

با وصف آنکه در احادیث به تسویه صفوف نماز جماعت و اتصال هرصف بدون گذاشتن فاصله میان افراد موجود در آن ؛ تأکیدات جدی صورت گرفته است؛ که در حالات عادی باید جدا مراعات گردد؛ ولی در چنین حالت خطیر که متخصیص عرصه طباطت به رعایت فاصله لازم در هر مورد به خصوص در اماکن عمومی توصیه می نماید؛ بنابر ضرورت؛ توصیه ایشان الی پایان یافتن این وضعیت خطیر با در نظرداشت موجودیت میزان شیوع این بیماری در با تفک حالت هر منطقه؛ قابل رعایت است؛ زیرا مبنای این حکم را خوف تشکیل میدهد و آن در این بخش نیز همانند دیگر بخشها تأثیر گذاری خود را در تخفیف احکام به صورت مؤقت خواهد داشت.

  1. حکم غسل؛ کفن؛ ادای نماز جنازه و تدفین اشخاصیکه از اثر مرض کرونا فوت کرده باشند.

ودرمورد غسل، تکفین، تدفین وادای نمازجنازه براموات که به اثر ابتلاء به همچو امراض ساری وفات میکنند باید گفت که اگر کارشناسان بخش اذعان نمایند که بعد از وفات شخص مبتلا هم اثرات ویروس درجسد متوفی باقی می ماند و قابل سرایت میباشد درچنین حالتی همانگونه که درحیات همچو اشخاص هرنوع تماس با آنها که سبب سرایت ویروس گردد شرعا ممنوع پنداشته شده است بعد ازمرگ هم هرنوع تماس که سبب سرایت مرض و به خطر رفتن جان دیگران گردد نیز شرعا ممنوع می باشد.

باتوجه به اينكه غسل وتکفین  میت ازجمله حقوق مسلم او بردیگران است؛ لذا با استفاده ازهر نوع امکانات و وسایل وقایوی موجود تلاش صورت گیرد تا این حقوق میت ادا گردد؛ و این کار توسط تیم های مخصوص با رعایت اصول مقررات و اخذ تدابیر وقایوی لازم؛ در اماکن مخصوص به خودش تحت نظر متخصصین عرصه طبابت و یا به تأیید ایشان صورت گیر و بدون اجازه واضح آنها در این عرصه؛ نباید هیچ کاری صورت گیرد؛ زیرا هر عمل خود سرانه در این بخش سبب گسترش خطرات بیشتر و بزرگتر میتواند گردد.

ولی باید متذکر شد که اگر ادای این حقوق سبب سرایت ویروس به دیگران گردیده و به گمان غالب جان آنها در خطر باشد، و يا هم خداى ناخواسته حالات به طوری گردد که به سب كثرت اموات رسيدگی به این امور نا ممکن شود؛ پس در اين صورت با درنظر داشت دلالت نصوص شرعی و قواعد مسلم فقهی این حق میت از ذمه دیگران ساقط  گردیده و بدون غسل و تکفین دفن  نمودن این نوع اموات مجاز میباشد با استدلال از این آیه مبارکه: «فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ» (التغابن 16}

 ترجمه: بترسید از الله {با امتثال اوامر آن } تا حد توان تان.

و همچنان در این خصوص در جزء حدیثی از رسول الله صلی الله علیه وسلم چنین روایت شده است: {فإذا أمرتكم بشيء فاتوا منه ما استطعتم}. (الجمع بین الصحیحین)

ترجمه: چون شما را به کاری امر کردم پس باندازه توان آن را انجام دهید .

علامه النووی در شرح مسلم بعد از نقل این حدیث چنین میفرمایند:{هذا من قواعد الاسلام المهمة ومن جوامع الكلم التي اعطيها صلى الله عليه و سلم ويدخل فيها ما لا يحصى من الاحكام} يعنى این (جزء) حدیث از جمله قواعد مهم اسلام و از جوامع کلم است که الله متعال برای پیامبر صلی الله علیه وسلم نصیب فرموده و در این احكام بی شمار شامل میباشد.

در آیه مبارکه و درجزء حدیث ذکر شده تاکید براین شد که انجام و ادای هردستور الهی و احکام شرعی منوط به توان و طاقت است نه بیشتر از توان بشر.

و نيز قواعد متعدد فقهی بر این امر صراحت دارد که در صورت بروز مشقت ترک واجب مجاز می باشد، طوريكه به آن قبلا اشاره شده است، و همچنان هرگاه انسان در برابر انجام دو ضرر قرار گیرد؛ باید خفیفترین آن را انتخاب کند چنانچه قاعده مشهور فقهی در این مورد چنین صراحت دارد: {إذا تعارض مفسدتان روعي أعظمهما ضررا بارتكاب أخفهما} يعني وقتیکه انجام دو مفسده در تعارض قرار گیرد رعایت مفسده بزرگتر (ترك آن) با ارتکاب مفسده كوچکتر صورت مى گیرد. و نيز قاعده دیگر فقهی در این مورد چنین صراحت دارد:{ الضرر الأشد یزال بالضرر الأخف } ترجمه : ضرر بیشتر باضرر کمتر دفع میگردد .

در این دو قاعده فقهی و ده ها قاعده فقهی  دیگر نیز به این اصل اشاره شده است که دفع ضرر اشد وهمه گیر ولو با ارتکاب ضرراخف هم باشد مجاز بوده کدام مشکل شرعی ندارد و دراین قضیه استفتاء شده هم ترک غسل وکفن میت مفسده است ولی سرایت ویروس که باعث هلاکت نفس میگردد مفسده بزرگ ترمیباشد لذا این را بر دیگر ترجیح داده میشود وهمچنان اگرتشریفات مسنون در دفن اموات در چنین حالت باعث سرایت ویروس وضرر به دیگران گردد بااستناد به دلائل ذکر شده آن هم ساقط میگردد وبا حفظ کرامت اموات وبا استفاده ازهر روش  ممکن که ضرر را متوجه دیگران نسازد مراسم تدفين صورت گیرد.

و با استدلال ازهمین نصوص وقواعد ذکر شده علامه شوکانی و دکتورالشهری ازعلماء معاصر نیز درچنین حالتی غسل و تکفین راساقط میدانند چنانچه علامه الشوکانی در کتاب خود به نام السیل الجرار تحت عنوان كتاب الجنائز دراین مورد چنین میگوید: { فمن تعذر مسحه خشية أن يتفسخ ثم تعذر صب عليه الماء لذلك فلا غسل له ولا واجب على الأحياء بل يدفن كما هو.}

ترجمه: میت که دست کشیدن برآن متعذرباشد بدون دست زدن آب برآن انداخته شود واگراین هم متعذرشد پس غسل دادن آن لازم نیست واین برزنده گان هم واجب نمی باشد بلکه بدون غسل دفن کرده میشود.

وهمچنان دکتور الشهری درکتاب خود به نام احکام المجاهد بالنفس دراین خصوص چنین میگوید: {وان لم یمکن غسله الا بالحاق الضرر بالمغسل؛ فانه لایغسل؛ و ینتقل الی التیمم ان امکن؛ والا دفن بحالة التي هو عليها دون الغسل} ترجمه : واگرغسل دادن میت بدون ضرر به غسل دهنده ممکن نباشد پس غسل داده نمی شود و تیمم داده شود اگرممکن باشد واگراین هم ممکن نبود پس بدون غسل دفن کرده شود.

 ونيز درهمین کتاب درمورد تکفین اموات که با مواد کیمیاوی ساری مبتلا باشند چنین آمده است: { فان لم یوجد ما یمنع الانتقال فانه یدفن علی حاله } يعني اگر اخذ تدابیر لازم هم مانع انتقال مواد کیمیاوی نگردد برحال خود دفن کرده میشود.

ولی در قسمت ادای نمازه جنازه براموات که به اثر ابتلاء به ویروس های ساری وفات میکنند باید گفت که بادرنظر داشت وسائل موجود و حفظ فاصله لازم میان میت و نماز گزاران و همچنان گذاشتن میت در داخل امبولانس خواندن نماز جنازه بدون متوجه شدن کدام خطر به دیگران ممکن است لذا لازم است تا با استفاده از وسایل وقایوی ومحافظتی برهمچو اموات نمازخوانده شود چون نماز جنازه واجب است و این بدون عذر موجه ساقط نمیگردد . 

در اخر بطور خلاصه باید گفت که در روشنی آیات قرآنی و احادیث ذکر شده وقواعد معتبر فقهی اخذ و رعایت تمام تدابیر وقایوی حسب دستورو رهنمایی کارشناسان بخش كه در اين بخش از جمله اهل ذكر مي باشند لازم بوده وهرنوع بی تفاوتی و نادیده گرفتن این تدابیر درشرائط شیوع امراض ساری و موجودیت خوف و خطر بر نفس؛ حرام است و همچنان هر نوع تجمع و برگزاری محافل غیر ضروری که باعث گسترش این وباء گردد ناجائز میباشد و زمامداران امور مکلف اند تا جلو این چنین تجمعات را بگیرند ودر خصوص برگزاری نماز جمعه و ادای نمازهای پنج گانه به جماعت باید گفت که اگر این ویروس حالت میدانی را بخود بگیرد وبا امکانات دست داشته  واختیار نمودن احتیاط لازم قسمیکه ذکر شد جلوگیری ازشیوع آن در مساجد ممکن نباشد در چنین حالت؛ مسلمانان ازنرفتن به نماز جمعه و جماعت معذور شمرده میشوند وبه طور مؤقت اداي نماز هاي جماعت و نيز ادای جمعه در مساجد بخصوص در مناطق قرنطين شده تنها با حضور كمترين افراد که مطمئن به سالم بودن و سالم ماندن شان از این بیماری بوده و در محوطه مسجد و یا جوار آن قراردارند؛ با اخذ و رعایت کامل تدابیر وقایوی لازم؛ اداگردد. و به صورت عموم توصیه به خواندن نماز ها الی پاین یافتن این وضیعت؛ در مناطق معروض به خطر؛ بگونه مستمر برای مردم صورت گیرد؛ و نیز با اعلان { صلوا فی رحالکم} (یعنی نماز را در خانه های خود بخوانید)؛ بعد از هر اذان این موضوع به آگاهی مردم رسانیده شود.

و الله سبحانه و تعالى أعلم

مفتي سيد حجت الله " نجيح "

رئيس مجمع علمى

 

تازه ترین اخبار

دوشنبه ۱۴۰۳/۴/۴ - ۱۳:۱۱
Background image

پس از انجام موفقانه مناسک حج، جلسهء ارزیابی پروسه حج تحت ریاست وزیر ارشاد، حج و اوقاف در مکه مکرمه برگزار گردید.

پنجشنبه ۱۴ ذوالحجة الحرام ۱۴۴۵ هـ ق (۳۱ جوزا ۱۴۰۳ هـ ش)

عربستان، مکه مکرمه: محترم شیخ الحدیث سرمحقق قضاوتپوه دکتور مفتی نورمحمد ثاقب وزیر ارشاد، حج و اوقاف و رئیس عمومی بعثه حج. . .

جمعه ۱۴۰۳/۴/۱ - ۱۳:۴۳
Background image

اشتراک وزیر ارشاد حج و اوقاف در کنفرانس تحت نام ختامه مسک در عربستان سعودی

سه شنبه ۱۲ ذوالحجة الحرام ۱۴۴۵ هـ ق (۲۹ جوزا ۱۴۰۳ هـ ش) وزیر ارشاد، حج و اوقاف و رئیس عمومی بعثه حج افغانستان در عربستان سعودی، محترم شیخ الحدیث سرمحقق قضاوتپوه دکتور مفتی نور محمد ثاقب. . .

سه‌شنبه ۱۴۰۳/۳/۲۲ - ۱۲:۴۷
Background image

وزیر ارشاد، حج و اوقاف در کنفراس که در رابطه به حج در شهر مکه مکرمه عربستان سعودی برگزار گردیده بود اشتراک نمودند

دوشنبه ۴ ذوالحجة الحرام ۱۴۴۵ هـ ق (۲۱ جوزا ۱۴۰۳ هـ ش)

شیخ الحدیث سرمحقق قضاوتپوه دکتور مفتی نورمحمد ثاقب وزیر ارشاد، حج و اوقاف امارت اسلامی افغانستان و رئیس عمومی بعثه حج افغانستان،. . .

BACK TO NEWS